بهائیان عدد ۱۹ را مقدس می دانند، تعداد ماههای سال نزد آنها ۱۹ می باشد و هر ماه را ۱۹ روز می دانند. علی محمد باب که خرافه گرایی در آثار او مشهود است بسیاری از نام گذاری ها را بر اساس حروف ابجد و اعداد تنظیم میکرد ازجمله حروف ” حی ” که اولین فریب خوردگان او هستند و یا وقتی جانشین برای خود تعیین کرد فردی را که نام او معادل با نام” وحید ” است یعنی ” یحیی صبح ازل ” برادر حسینعلی نوری را مطرح کرد و بسیاری موارد دیگر. این خرافه گرایی به میرزا حسینعلی بهاء هم سرایت کرده و او هم چنین افاضاتی دارد ازجمله : در کتاب اقدس ص۴۱ می گوید: ” تجدید کردن اثاث خانه در هر ۱۹ سال بر شما واجب است. ” این خرافه گرایی در بهائیت که به شکل های مختلف رایج است باعث شده تا نوعی بی هویتی و بی ملیتی در بهائیت شکل گیرد.
تقویم اختراعی بهائیت که بر هیچ یک از مبانی علمی و نجومی سازگار نیست از همان خرافه گرایی هاست که توسط علی محمد باب مطرح شد و از سوی میرزاحسینعلی بهاء نیز مورد پذیرش واقع گردید و امروزه جزئی از آموزه های بهائیت درآمده حال آنکه در تمام ادیان الهی یک سال به دوازده ماه تقسیم شده است.
خداوند در آیه ۳۵ از سوره توبه تصریح می کند :” ان عدة الشهور عند الله اثنی عشر شهراً ” شماره ماههای سال نزد خداوند، دوازده ماه است .
و اما این سوال همواره باقی است که چرا بعضی افراد ادعاهای باور نکردنی و خرافی را می پذیرند؟
- ضعف در نحوه درست اندیشیدن
- ضعف تعهد عقلی در پذیرش باورها
- گرفتار آمدن در بن بست اعتقاد و تسلسلها
- ارزش پائین تفکر انتقادی و عدم مهارت در به کارگیری آن
- پایین بودن ارزش دانایی و معرفت
- فقدان اراده دلیل خواهی و استفاده از دلیل
- زیستن بی خبرانه در یک پارادایم و فضای فکری بسته و تشکیلاتی
- مشوش و مغشوش بودن عرصه شناخت
- مواجهه غیرمستقیم و ورای حجابها با حقایق
- ناتوانی عمومی در سنجش باورها و معتقدات
- ترس از بازنگری و سنجش باورها و اعتقادات
- کم اهمیت شمردن باورهای موجه و صدق قضایا
در قرآن کریم از افکار موهوم و خرافی و باطل با عنوان ” غل و زنجیر” یاد شده و آمده است : ” و یضع عنهم اصرهم و الاغلال التی کانت علیهم ” اعراف/۱۵۷
پیامران آمده اند تا فرد و جامعه را از اسارت قید و بندهای ساختگی آزاد کنند. چنانکه در این آیه اشاره شده است، خرافه زدایی و زدودن قید و بندهای مرسوم خرافی و افکار پوچ و باطل جاهلی، یکی از کارکردهای انبیای الهی به عنوان مصلحان جامعه بشری، شمرده شده است. پیامبرانی که می خواستند با آموزه های وحیانی و الهامات ربانی و سروش غیبی، غبار از رخ عقل و وجدان بشر برگیرند و قوه عقل و خرد انسان ها را شکوفا کنند. چنانکه امام علی (ع) هم در توجیه و تعلیل رسالت پیامبران می فرماید : ” لیثیروا لهم دفائن العقول ” انبیاء آمده اند تا گنجینه های خرد را شکوفا و زمینه بروز داده های فطری و موهبت های الهی انسان را فراهم کنند. بنابراین سنگ بنای مدنیت، توسعه و تعمق و شکوفایی خرد است و خرافات، قید و بندی است که مانع شکوفایی ابعاد وجودی انسان ها و جوامع میشود