.............................................................................................
ماهیت این نوشتار سیاسی نیست . آنچه در ادامه می آید نه تأیید یک جریان و یا تفکر سیاسی است و نه تخریب آن . نه در جهت چشم پوشی و دفاع از خانواده هاشمی رفسنجانی و عمل شرم آور فائزه است و نه در راستای هر نوع برداشت سیاسی . این یک نوشتار اعتقادی است
اکنون که حدود دو هفته از دیدار فائزه هاشمی با فریبا کمال آبادی از سران بهائیت در ایران می گذرد، بر آن شدیم تا این قضیه را از منظری دیگر تحلیل و بررسی نماییم .
اما چرا تأخیر ؟
آنچه عامل تأخیر در بررسی این دیدار گردید نوع فضای حاکم بر جامعه در گرمای آن رویداد بود ، فضایی سیاسی نه بر علیه بهائیت بلکه به نفع بهائیت ، فضایی که باعث گردید بهائیت بر بال رسانه ها سوار گردد و باز یکی دیگر از اشتباهات رخ دهد .
اشتباهی از جنس چاپ تصویر عباس افندی بر روی جلد کتاب استاد شهید مطهری و درج معبد لوتوس در صفحه اول همشهری
اشتباهی که در جهت رفع آن گامی برداشته نشد اما در راستای تخریب جریان سیاسی همسو با علی مطهری و یا جناب آقای قالیباف ( شهردار تهران ) بسیار قلم فرسایی شد . و تنها نتیجه آن معرفی و تبلیغ بهائیت تا پایین ترین سطوح جامعه گردید .
به محض وقوع چنین اتفاقی، همه دغدغه مند می شوند ، آمار نگران ها و دلواپسان رو به فزونی می رود اما دغدغه ای ، که برخاسته از غیرت دینی نیست بلکه دین را فدای آن می کند . و در این لحظات کجایند سید شهیدان اهل قلم ، شهید آوینی و شهید باکری ها که عاقلانه فکر می کردند و عاشقانه عمل .
چه واژه منفوری است دین فدای سیاست شدن ، واژه ای که رنگ و بوی ننگین خود را از دست داده و هر از چندگاهی اصحاب سیاست را به عمل در آن وادی ترغیب می کند .
به نوع اخبارمتنشره در گرمای آن رویداد برگردیم . حاشیه هایی در بطن اخبار که پررنگ تر از متن بودند .
20 سال حبس برای رهبران بهائی ایران
اولین مرخصی بعد از هشت سال
جامعه بهائیت
فریبا کمال آبادی ( یک زن ) به عنوان رهبر بهائیان
محدودیت های بهائیان در ایران
نقش انجمن حجتیه در شکل گیری موضوع
و عباراتی دیگر از جنس عوامفریبی در بهائیت ، اما نویسنده ای از جرم آنها که کمترینش جاسوسی برای اسرائیل و وطن فروشی بود سخن نگفت . از 50 درصد تخفیف در محکومیت و اینکه رأفت اسلامی 20 سال حبس آنها را به 10 سال تقلیل داده است مطلبی گفته نشد . اینکه بهائیت جامعه نیست بلکه یک گروهک ضد دین است که به تعبیر رهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینی (ره) یک حزب سیاسی است .
از زندگی مسالمت آمیز بسیاری از بهائیان در کنار مسلمانها بدون آنکه فردی حقیقی و یا حقوقی ، کمترین تعرضی به جان ، مال و یا ناموس آنها داشته باشد .
از هنجار شکنی بهائیت در کشف حجاب و پخش آن به صورت گسترده در فضای جامعه که صریحا از آن در قانون اساسی به عنوان جرم یاد شده است مطلبی نیامد .
و گفته هایی از نقش انجمن حجتیه در ساماندهی این اتفاق در برخی روزنامه ها که البته تحلیل مضحکانه ای بود .
در نوشته های بر علیه این اقدام مظلومیت بهائیت پررنگ اما خبری از ظلم های بهائیان در حق مردم ایران در طول تاریخ 173 سال اینها نبود .
تنها نقطه قوت در تب و تاب این ماجرا موضع گیری صریح و هوشمندانه برخی اساتید حوزه علمیه و فقهای بزرگوار بود که انتشار آن در جامعه و فارغ از هیاهوی سیاسی ، تداعی کننده حدیث شریف وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِیهَا إِلَی رُوَاةِ حَدِیثِنَا بود
و اما اصل اتفاق ؟
در این ماجرا فائزه هاشمی یک عروسک بود . البته عروسکی ماجراجو دارای جان و قوه عاقله که از تدبیر و درایت تهی بوده و احساسات زنانه آن ، در برداشت صحیح از مفاهیم و آموزه های دینی وی غالب می گردد .
عروسک گردان و چهره حقیقی این ماجرا تشکیلات بهائیت است که از سادگی فائزه سوء استفاده نمود و جریان را دقیقا آنگونه که می خواست به پیش برد.
در طول این چند روز اشخاص متفاوتی به دیدار فریبا کمال آبادی رفتند و تصاویر آنها در فضای مجازی پخش گردید اما آنچه فائزه هاشمی را متمایز می کرد موقعیت خانوادگی و شخصیت خاص وی بود . استفاده ابزاری از شخص فائزه ، موقعیت خانوادگی و شخصیت وی ، چیزی بود که در تشکیلات بهائیت ، به صورت دقیق برنامه ریزی شده بود .
یاد آن گفته مبلغ بهائی افتادم که در جریان تبلیغ نشریه زمانه در رد بهائیت و به صورت زیر نویس در رسانه ملی می گفت اسم ما در رسانه بیاید ولو به نقد و نه تنها از این رویداد ناراحت نبود بلکه مایه مسرت وی شده بود .
فائزه هاشمی در توضیح انتشار عکس خود می گوید آنها از من برای تصویربرداری اجازه خواستند و من هم گفتم چه اشکالی دارد ؟ اما فائزه هیچ گاه گمان نمی کرد که به اینگونه وارد یک بازی تشکیلاتی در بهائیت گردد و مورد استفاده ابزاری در ترویج امر فرقه ضاله بهائیت قرار گیرد .
و بدتراز آن سماجت در توجیه اشتباه خود ، حتی بعد از تذکر و موضع گیری پدر وی بود که ثابت کرد بهائیت بهترین گزینه را برای اجرای نقشه خود ، انتخاب نموده است .
فراموش نکنیم گفتار آن عالم پیر تاریخ معاصر ایران شهید مدرس را که فرمودند سیاست ما عین دیانت ماست و دیانت ما عین سیاست ما و این یعنی هوش سیاسی یک مسلمان . و سیاست راهبردی سیاستمداران ما در عمل .
به امید روزی که درک صحیحی از این گفتار ناب ایجاد شود .