...................................................................
بهائیت همواره ادعا میکند برای تمام انسانها با هر دینی احترام قائل است. رایجترین ضربالمثلی که در این راستا از بهائیان شنیده میشود “موسی به دین خود عیسی به دین خود” میباشد.
اما این ادعا نقابی عوامفریبانه بوده که در سخنرانیهای عمومی و شبکههای اینترنتی، برای جذب جوانان و سادهباوران ارائه میشود. آنچنان که با نزدیک شدن به کریسمس مسیحیان، شاهد پیامهای تبریک کانالهای بهائی یا تزئیناتی با رنگ و لعاب کریسمس میباشیم. برخی از این کانالها عکسهایی از چراغانی خیابان منتهی به محل دفن بهاء به مناسبت کریسمس را با چنین توضیحی منتشر کردند که: “این خیابان براى جشنهاى مسیحیان، یهودیان و مسلمانان تزئین میشود. این نورها هم براى عید کریسمس است و زیبایى آن با درخشش عروس کرمل که بر صدر مستقر است کامل مىشود.”
هر چند تا به حال در اعیاد مسلمین مثلا عید قربان، چنین تزئیناتی در حیفا دیده نشده! اما مسئلهی قابل توجه ادعای دروغین بهروز بودنِ بهائیت است، که با گذشت کمتر از دو قرن، خودِ بهائیان هم نمیتوانند فرامین سرانشان را اجرا کنند به نحوی که عملکردی منطبق با سلیقهی روز و ذائقهی طعمههای خود پیش گرفتهاند.
نگاهی بر آثار سرکردگان این تشکیلات، ناقض تمام این دعاوی میباشد. همانطور که اشاره شد، با نزدیک شدن به عید کریسمس مسیحیان، شاهد عکسهای تزئینی درختان کاج و تبریکهای ظاهری افراد با نقل جملاتی از انجیل، در شبکههای بهائی هستیم. حال آنکه عبدالبها نه تنها ارزشی برای این عید قائل نبود بلکه مجریان این مراسم را متوهمانی میدانست که هیچ اهمیتی برای حضرت مسیح قائل نمیباشند.
این مسأله توهین و همچنین تهمتی آشکار به خیل کثیری از مسیحیان جهان است. بهائیان با پوشاندن چنین صحبتهای متحجرانهای، حقیقت باور خود را وارونه جلوه داده و سعی دارند با ندای روح و ریحان خود گوش حقیقتجویان را کر نمایند.
در الواح عبدالبها جلد دو صفحهی ۸ آمده است: “فیالحقیقه، نفوسی که در یوم جشن مسرور بودند و از درختی که بنا به آداب و عادات اعصار کهن آذین بسته شده بود، لذّت بردند، اهل خرافات و اوهامند. قسم به جلال الهی که اگر آنها در زمان مسیح بودند، از آن حضرت اعراض میکردند و وجه متبسّم و جلیل ایشان را نمیدیدند؛ امّا امروز بدون بصیرت و تشخیص در غدیر خرافات مستغرقند.”
همانطور که مشهود است عبدالبها در ادعای خود مبنی بر متوهم و معاند بودن مسیحیان با حضرت مسیح چنان اطمینانی دارد که به بزرگترین نامهای خدا قسم خورده و هیچ استثنایی قائل نمیباشد.
جالب توجه است که حتی جایی که بهائیت در راستای پوشش تعصبات بیجای سران خود، نظر به تأیید برخی وجوهات ادیان داشته، آن بخشی مورد عنایت قرار گرفته که کاملاً ابزاری و حتی از نظر سندیت مورد تشکیک است مثلاً بهاء را علاقهمند به مریم مجدلیه معرفی میکنند، حال آنکه وجود چنین شخصیتی در مسیحیت، موجب انحرافات عدیده بوده است. ” اسمی بود که سبب بروز مسرّت در سیمای مبارک حضرت بهاءالله میشد. زمانی که اسم مریم مجدلیه مطرح میشد، وجنات مبارک تغییر میکرد. او زنی بود که از معشوقۀ دلنشین جذّابِ نواتوس”(۱)
از آنجا که نه توهینهای سران بهائیت تازگی دارد و نه دورویی و رفتار فریبکارانهی تشکیلات امروزِ بهائیت، قضاوت را بر عهدهی خوانندهی فهیم میگذاریم.
تصویری از زندگی عبدالبها، ص۵۳.